محمد – دکترای رشته Biomedical Science – شهر Brisbane، استرالیا
- Posted by درخت جاویدان
- Date 19 اردیبهشت 1396
- Comments 0 comment
1. اول از همه اینکه خیلی از بچههای که هدف مهاجرت دارند درگیر این موضوع میشن که با چه امکانات مالی میتوانند به کشور مقصد بروند. متاسفانه بعضی از دانشجوهامون که برآورد هزینههای کامل نکرده بودند، مجبور شدن که از کشور مقصد برگردند. با معرفی اجمالی در مورد رشته تحصیلی، نام شهر و کشور مقصدتون چه توصیهای در این زمینه به بچههای ایران دارید؟
کشور استرالیا شهر بریزبین دکترای رشته بایومدیکال ساینس، ارشد هم که مهندسی شیمی بیوتکنولوژی بودم.
بهترین حالت، و به نظرم یه جورایی تنهاترین حالت، برای اونایی که تحصیلی دارن میان اینه که اسکولارشیپ داشته باشن. چون هزینه تحصیل زیاده. مثلا رشته های ما حدودا سالی 40 هزار دلار شهریه باید بدیم و هزینه زندگی ماهی حدودا 1500 برای یه نفر 2000 تا 2500 دو نفر.
البته باید بگم که توی استرالیا خیلی به ندرت پیش میاد به بچه های غیر از PhD اسکولارشیپ بدن. من توی تمام این مدت یه نفرو دیدم مستر داشت و اسکولارشیپ گرفت و اونم یه درصدی از مخارجشو کاور میکرد. ولی اگه پی اچ دی مدنظر باشه میشه اسکولارشیپ گرفت. اینجا هزینه خونه خیلی زیاده و تفریبا 70 درصد پول اسکولارشیپی که به ما میدن واسه خونه میشه. البته در صورتی که مجرد باشید خب طبیعتا کمتر میشه دیگه.
در مورد پذیرش با اسکولارشیپ باید بگم که معدل لیسانس و ارشد براشون مهمه. مقاله که توش اسم اول باشید براشون مهمه. انگلیسی هم در حد مینیمم کافیه.
2. این روزها، تو اینترنت اطلاعات موثقی در مورد مهاجرت نمیتونیم پیدا کنیم. بعضی از بچهها با این دید تصمیم به رفتن میگیرند که کشور مقصدشون آرمان شهر هست و هیچ تصویری از مشکلات پیش رو ندارن. اگر بخواهید از خوبیها و بدیهای کشور مقصدتون به ما بگید و بچههای ایران رو راهنمایی کنید، چه مواردی را میتوانید بهشون گوش زد کنید؟
درمورد اینکه اینجا آرمان افراد باشه واقعا نیست. من خودم اول که اومدم فکر میکردم وارد این شهر که میشم همه چی پیشرفته هست و خیلی مدرن و …. . ولی واقعا اینجوری نیست. تهران خودمون از این شهر که فکر کنم دومین یا سومین شهر پرجمعیت استرالیاست بهتره. خیلی بهتره. دلتنگ حتما میشین مخصوصا اگه مجرد باشید خیلی بیشتره این دلتنگی. مخصوصا روزای اول که خیلیا اگه طاقت نداشته باشن برمیگردن. مثالش دوست خودم بود. فکر میکردم میام اینجا دوستای استرالیایی زیادی پیدا میکنم و … ولی اینجوری نیستن. من ندیدم کسی از بچه ها که اینجوری باشه. ولی مردمش خیلی مهربونن. همیشه میخندن و فکر نکنم استرسی داشته باشن. واقعیتش فکر نمیکنم هیچ نوع استرسی داشته باشن. اینجا کار پیدا میشه ولی نه تخصصی. منظورم اینه که ادم بی پول نمیمونه. بالاخره کارهای عادی پیدا میشه با ساعتی 20 30 دلار.
3. به نظرتون موقعیت اجتماعی ایرانیها در کشور مقصد چجوری هست؟ در کل رفتار مردم آن کشور با ایرانیها چطور هست؟
کاملا خوبه. شاید بخاطر اینه که از همه کشورا اینجا هستن. اصولا کسی از شما نمیپرسه کجایی هستید. ولی چندین بار که بقیه فهمیدن ما کجایی هستیم خیلی خوششون اومده و خیلیا ایرانو با سعدی و حافظ و مولانا و …. میشناسن.
4. اگر بتونید زمان رو به عقب برگردونید، آیا باز هم همین تصمیم را برای رفتن میگرفتید یا نه؟
راستش نمیدونم. من دوست داشتم یه مقطعم رو امریکا باشم ولی به دلایلی نشد. به همین دلیل دکترا رو گفتم اینجا بخونم بعد برای پست داک اگه شد برم. شاید اره دوباره میومدم. ما الان هم تصمیمی برای موندن نداریم. واقعیتش میگیم هر چی خدا خواست.
5. خیلی از بچهها تافل امتحان میدن و میگن کاش آیتلتس امتحان میدادیم و یا بر عکس. شما با توجه به شرایط کشور مقصد چه امتحانی را به بچهها پیشنهاد میکنید؟
راستش هیچ فرقی نمیکنه. هر دوتاش کاملا پذیرفته شده ست اینجا. حتی یه چیز دیگه دارن به اسم آزمون PTE که فکر کنم مال خود استرالیا باشه. من قبل از اینجا نشنیده بودم.
6. تو کشوری که در حال حاضر ساکن هستید، بچههای کدوم رشته شانس بیشتری برای پیدا کردن شغل بهتر دارند و یا اینکه در کشور مقصد شانس اقامت دائم هست یا نه؟ چون بعضی از بچهها رفتن و دکترا گرفتن و متاسفانه شانسی برای موندن در آن کشور پیدا نکردن. اگر بتونید توضیح کلی در این مورد هم بدید ممنون میشیم.
همه جای کشور رو دقیقا نمیدونم. ولی این ایالت (کویینزلند) بیشتر تو رشته هایی که مربوط به پزشکی و دارویی و … مثل اینکه سرمایه گذاری کرده.
ولی اینو بگم از لحاظ کاری مثل کشور خودمونه. سخت کار پیدا میشه. خیلی از بچه ها دکترا که تموم میکنن اگه شانس بیارن پوزیشن برای پست داک پیدا میکنن وگرنه کارای دیگه سخت پیدا میشه. اینایی هم که میان با ویزای کار معمولا توو فروشگاهها کار میکنن که این سبک کارا زیاده. البته بودن کسایی که کار مرتبط پیدا کردن. دوتا از دوستای خودم اینجور بودن. ولی واقعیتش اینه که سخته.
You may also like
امير حسين، مهندسی عمران، لس آنجلس آمريكا
18 تیر 1397
فهیمه، ملبورن، استرالیا
17 خرداد 1397
محمد و سپیده، شیمی، کانادا
15 خرداد 1397