الناز – کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک – دانشگاه Chalmers سوئد
1. اول از همه اینکه خیلی از بچههای که هدف مهاجرت دارند درگیر این موضوع میشن که با چه امکانات مالی میتوانند به کشور مقصد بروند. متاسفانه بعضی از دانشجوهامون که برآورد هزینههای کامل نکرده بودند، مجبور شدن که از کشور مقصد برگردند. با معرفی اجمالی در مورد رشته تحصیلی، نام شهر و کشور مقصدتون چه توصیهای در این زمینه به بچههای ایران دارید؟
سعی می کنم تا جایی که بتونم واضح و دقیق به سوالها جواب بدم، واقعیت اینه که پاسخ های من و تجربه ی مهاجرت من ازش هفت سال می گذره و خیلی شرایط تو این هفت سال تغییر کرده، برای همین خوبه که این موضوع رو در نظر بگیرین که این جوابها (بخصوص اون بخشی اش که مربوط به هزینه ها و شرایط ورود به دانشگاه هست) مربوط به اون زمانه و ممکن الان دیگه خیلی دقیق نباشه. بعضی از پاسخ ها هم خیلی شخصیه و واقعا به نوع نگاه فرد و هدفش و روحیاتش بستگی داره. به هر حال من سعی می کنم صادقانه جواب بدم به سوالها. امیدوارم که کمکی باشه برای شاگردهای موسسه 🙂
من در رشته ی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک دانشگاه چالمرز کشور سوئد پذیرفته شدم. اون زمان مقطع ارشد برای دانشجوهای غیر سوئدی هزینه نداشت و فقط هزینه ی زندگی مطرح بود. اون زمان متوسط هزینه ی زندگی یک دانشجو با در نظر گرفتن هزبنه ی محل زندگی و رفت و امد و خوراک بین هفت تا هشت هزار کرون سوید در ماه بود. امکان کار دانشجویی تا جایی که من اطلاع دارم یا هر منبع درآمدی از طریق دانشگاه ممکن نبود. البته اگر پروژه کارشناسی ارشد رو تو صنعت یا در رابطه با صنعت می گرفتی یه درامد کمی در پایان کار دریافت می کردی.
درباره دکترا اما وضعیت متفاوت هست. دانشجوهای دکترا کارمند دانشگاه حساب می شن و در امدی در حد یک کارمند معمولی (شاید یکمی کمتر) دارند. درامدی که از هزینه های زندگی یک نفر خیلی بیشتره و یک خانواده دو تا سه نفره تقریبا می تونن باهاش زندگی کنن.
الان دانشگاهای سوئد دیگه مجانی نیستن ولی گزینه ی درخواست بورس تحصیلی دارند برای تعداد کمی از دانشجوها.در مورد سوئد به طور خاص، بخصوص تو دوتا شهر بزرگ استکهلم و گوتنبرگ به جز مسایل مالی یک مسئله دیگه هم مطرحه و اون خونه یا خونه ی دانشجوییه. نه فقط بچه های غیر سوئدی، بلکه خود دانشجوهای سوئدی هم با مشکل کمبود مسکن روبروهستن. البته سالهای اخیر به خاطر کم شدن دانشجوهای غیرسوئدی یکمی از شدت این مسئله کاسته شده ولی پیشنهاد من اینه کسایی که قصد اومدن دارن، به این مسئله توجه کنن و پیگیرش باشن.
2. این روزها، تو اینترنت اطلاعات موثقی در مورد مهاجرت نمیتونیم پیدا کنیم. بعضی از بچهها با این دید تصمیم به رفتن میگیرند که کشور مقصدشون آرمان شهر هست و هیچ تصویری از مشکلات پیش رو ندارن. اگر بخواهید از خوبیها و بدیهای کشور مقصدتون به ما بگید و بچههای ایران رو راهنمایی کنید، چه مواردی را میتوانید بهشون گوش زد کنید؟
راستش این سوال به نظر من خیلی شخصیه. ولی هیچ جایی ایده ال کامل نیست. هر سرزمینی ملیت و آب و خاکی و حتی دولتی خوبی ها و بدی های خودش رو داره. شرایط رفاه اجتماعی مثلا تو سوئد بالاست اما از طرفی همه برای این رفاه سخت کار می کنن. مثلا دانشجوها برای تحصیل وام های زیادی نیاز دارن بگیرن که با توجه به بهره اش تا سالها باید اون رو پس بدن یا مثلا سن بازنشستگی 65 ساله یعنی یه فرد معمولی حدودا 45 سال کار می کنه تا بازنشستگی کامل بگیره و….
اینها فقط چند تا مثال از شرایط مالی و کاری هست ولی کلا من ایران رو از نظرهایی بهتر می دونم و سوئد (یا احتمالا هرجای دیگه ی دنیا رو) از نظرهای دیگه ای خلاصه اینکه پیشنهاد من اول از همه اینکه کسی که تصمیم به اومدن داره اول هدفش رو مشخص کنه، بدونه چی می خواد و بعد بررسی کنه آیا اون چیزی که می خواد توی کشور مقصد قابل دستیابی هست یا نه.
اگر بخوام نکات مثبت سوئد رو بگم، شرایط کاری خوب برای تحصیل کرده ها، رعایت حقوق اجتماعی و انسانی در سطح جامعه و به شکل عمومی، دانشگاهای کارآمد و با کیفیت، احترام بالا برای حقوق همه فارغ از اقلیت، ملیت ، جنسیت حتی گرایش های جنسی؛ چه تو دانشگاها و چه تو محیط کار. نمیگم این ایده اله و صد در صد بهش رسیدن اما واقعا براش تلاش میکنن و برنامه ریزی دارن. دیگه اینکه به ایران نزدیکه و از شهرهای بزرگش پروازهای مستقیم هفتگی به ایران داره. ویزاش چند ورودی هست و حتی با ویزای دانشجویی به راحتی به ایران و محدوده اتحادیه اروپا میشه سفر کرد.نکته منفی هم به نظرم خیلی شخصیه. اما چیزی که خیلی ها اذعان دارن سردی هوا و کم بودن آفتاب هست که البته به نظرم برای زندگی دانشجویی خیلی تاثیری نداره اگر کسی قصد اقامت داشته باشه ممکنه به چشم بیاد. دیگه اینکه از نظر کاری و تحصیلی جا افتادن توی جامعه سخت نیست ولی از نظر ارتباط اجتماعی و عاطفی واقعا زمان می بره و تلاش می خواد. مردم مهربان و در اکثر موارد مثبت هستن توی کمک کردن اما از نظر فرهنگ و کدهای اجتماعی تفاوت خیلی خیلی زیادی با ایران دارن. و زمان طولانی نیاز هست برای جا افتادن در میانشون. این مسئله معمولا خیلیها رو در بدو ورود شوکه می کنه و پذیرش و کنار اومدن باهاش اسون نیست.
برای کسی که تصمیم به زندگی اینجا داره معمولا نیازه که زبان سوئدی یاد بگیره. هرچند کسانی هم هستن که اقامت دارن و همچنان با زبان انگلیسی زندگی و کار می کنن. برای دانشگاه و تو محیط دانشجویی حتی در سطح شهر و ارتباط های روزمره واقعا مشکلی نیست و همه به زبان انگلیسی مسلط هستند.
3. به نظرتون موقعیت اجتماعی ایرانیها در کشور مقصد چجوری هست؟ در کل رفتار مردم آن کشور با ایرانیها چطور هست؟
من در کل موقعیت ایرانی ها رو اینجا مثبت ارزیابی می کنم. تعداد مهاجر تحصیل کرده و فعال در اجتماع به شکل مثبت، بالاست. البته همیشه در هر جامعه ای طیف وجود داره و همه نوع افراد هم ممکنه در اون طیف باشه ولی در کل من نگرش نامثبت ندیدم.
4. اگر بتونید زمان رو به عقب برگردونید، آیا باز هم همین تصمیم را برای رفتن میگرفتید یا نه؟
بله .ولی می خوام تاکید کنم که پاسخم جدا از شرایطم ( که در کل خوب و مثبت ارزیابی اش می کنم) مربوط به دید و هدفی که براش از ایران بیرون اومدم هست. یعنی برای من اون هدف اول قرار می گیره. اما گذشته از این در کل سوئد شراط کاری و اجتماعی خوبی برای زندگی و اقامت داره و تقریبا تمام کسایی که (من می شناسم) برای تحصیل اومدن بعد از پایان تحصیل مشغول به کار شدن و اینجا موندن.
5. خیلی از بچهها تافل امتحان میدن و میگن کاش آیتلتس امتحان میدادیم و یا بر عکس. شما با توجه به شرایط کشور مقصد چه امتحانی را به بچهها پیشنهاد میکنید؟
در مورد مثال من تفاوتی نداره چون کشور مقصد من اصلا زبان اصلی اش انگلیسی نیست. برای دانش زبان مورد نیاز برای دانشگاه هم من فکر نمی کنم تفاوت فاحشی بین تافل و ایلتس باشه. گرچه من خودم تافل رو بیشتر دوست داشتم و اون زمان که ایران بودم (هفت سال پیش) حس می کردم تافل به روز تر و کارامد تر هست.
6. تو کشوری که در حال حاضر ساکن هستید، بچههای کدوم رشته شانس بیشتری برای پیدا کردن شغل بهتر دارند و یا اینکه در کشور مقصد شانس اقامت دائم هست یا نه؟ چون بعضی از بچهها رفتن و دکترا گرفتن و متاسفانه شانسی برای موندن در آن کشور پیدا نکردن. اگر بتونید توضیح کلی در این مورد هم بدید ممنون میشیم.
سوئد صنایع خودرو سازی بزرگ و گسترده ای داره. از نظر علوم کامپوتری هم خیلی پیشرفته است. همه ی رشته هایی که به نوعی به یکی از اینا وابسته هستن می تونن موقعیت های شغلی خوبی پیدا کنن. رشته های علوم کامپیوتر, برق، مکانیک, … موقعیت های خوبی دارن. به احتمال زیاد زمینه های دیگه هست ولی من ممکنه اطلاع دقیقی نداشته باشم.
امیدوارم که این جواب ها کمکی باشه به بچه ها.
شاد و موفق باشین.