سارا – ویزای کار – رشته MBA – شهر کپنهاگ دانمارک
1. اول از همه اینکه خیلی از بچههای که هدف مهاجرت دارند درگیر این موضوع میشن که با چه امکانات مالی میتوانند به کشور مقصد بروند. متاسفانه بعضی از دانشجوهامون که برآورد هزینههای کامل نکرده بودند، مجبور شدن که از کشور مقصد برگردند. با معرفی اجمالی در مورد رشته تحصیلی، نام شهر و کشور مقصدتون چه توصیهای در این زمینه به بچههای ایران دارید؟
من با ویزای کاری دو ساله اومدم دانمارک(شهر کپنهاگ) که ویزام قابلیت تمدید داره در صورتی که شرایط تمدید و داشته باشم. رشته ام mba هست و با ۱۸ میلیون تومان اومدم از ایران و ماه اول یه کار توی رستوران پیدا کردم که خرجم کامل در میومد و حدود ۴ میلیون از پول مو هم برگرداندم ایران.
من درس نمیخونم اینجا ولی کسایی هستن که هم درس می خونن و هم کار کژوال و دم دستی دارن و خرجشون در میاد. اجازه ده ساعت کار در هفته رو دارن ولی بیشتر هم میتونن به صورت سیاه کار کنن. سخته البته هم درس هم کار ولی کسی زرنگ باشه می تونه از پسش بر بیاد.
2. این روزها، تو اینترنت اطلاعات موثقی در مورد مهاجرت نمیتونیم پیدا کنیم. بعضی از بچهها با این دید تصمیم به رفتن میگیرند که کشور مقصدشون آرمان شهر هست و هیچ تصویری از مشکلات پیش رو ندارن. اگر بخواهید از خوبیها و بدیهای کشور مقصدتون به ما بگید و بچههای ایران رو راهنمایی کنید، چه مواردی را میتوانید بهشون گوش زد کنید؟
خب رفتن به هر کشوری سختی داره. مدلاش فرق داره به نظر من. باید آدم سختی کشیده یا پرتلاش و قوی ای باشید برای مهاجرت
۱. سختی دوری خانواده و دوستان هست که بستگی داره طرف چقدر از نظر عاطفی وابسته باشه. هرکسی باید نسبت به این موضوع از خودش شناخت داشته باشه.
.۲ سختی حاصل از تفاوت فرهنگی غرب و شرق که یه مقدار طول می کشه ادم از شوک فرهنگی در بیاد. حالا طی زمان کوتاه یا طولانی بستگی به طرف داره. و اینکه چقدر تلاش کنه اون فرهنگ و بپذیره و باهاش ادغام بشه. خیلی از ایرانی ها نسبت به ادغام و پذیرش مقاومت نشون می دن و اذیت میشن.
۳. توی دانمارک آب و هوا یه مشکله چون زمستون طولانیه و ساعت ۴عصر هوا تاریک میشه تا ۸ و ۹ صبح فردا . و تقریبا حدود ۷ ماه ادامه داره. سرمای زیاد هم گاهی برای ما اذیت کننده میشه چون عادت نداریم.
۴. مشکل دیگه زبان هست . اینجا با انگلیسی کار راه می افته چون همه از کوچیک و بزرگ انگلیسی بلدند ولی برای کار پیدا کردن، و ادغام در جامعه حتما به زبان دانمارکی احتیاج هست و زبان سخت و زشتی هست که همین یادگیری شو به تاخیر می ندازه.
۵. به دلیل حملات تروریسیتی اخیر تو دنیا و همین طور سابقه خراب پناهنده ها و مهاجر ها و از طرف دیگه روی کار اومدن حزب ضد مهاجرتی دانمارک یه سری از مردم نسبت به خارجیا حس خوبی ندارن و این گاهی به وضوح حس میشه با رفتارهای نژاد پرستانه که گاها باهاشون مواجه می شیم. البته خیلی رفتارهای خوب هم می بینیم. ۵۰ ۵۰ است یه جورایی.
۶. یه مشکل دیگه طولانی بودن پروسه اقامت گرفتن و عوض کردن مرتب قوانین مهاجرت و سخت تر کردن شون هست که استرس زا هست.
۷. پیدا کردن کار تخصصی خیلی سخت تر از کشورای دیگه اس چون اینجا باید آشنا داشت و کلا دانمارکیا به راحتی ارتباط بر قرار نمی کنن با خارجیا که بشه آشنا و پارتی کاری پیدا کرد.
۸. دوست دانمارکی و صمیمی پیدا کردن سخته.
۹. تنهایی اذیت می کنه گاهی. با خارجیا تفاوت فرهنگی مانع می شه. با ایرانیا هم داستان های خودشو داره.
خوبی هاش هم اینه که: امکانات زیادی برای شهروندان فراهمه.
۱.درمان مجانی
۲.تحصیل مجانی هست (درصورت اقامت داشتن و همین طور برای پناهنده ها)
۳. حمایت مالی دولت در صورت بیکار شدن
۴حمایت مالی دولتی برای زمانی که کارتون رو از دست می دید
۵. شش هفته تعطیلات در سال برای سفر که از مالیات پرداختی دولت براتون یه درصدی از اون پول رو برای سفر کنار میزاره و هر سال به حسابتون واریز می شه.
۶. هوای سالم. جمعیت کم. مواد غذایی سالم و پاک . مردم آروم. حداقل میزان تنش و استرس در زندگی
۷. نبود مرز بین فقیر و غنی. اینجا فقیر به معنای واقعی وجود نداره و با یه کار پیش پا افتاده میشه از پس مخارج زندگی بر اومد. همه از حداقل امکانات یه زندگی برخوردارند
۸. آزادی و احترام برای زنان . برابری حق زن و مرد
۹۰ تجربه زندگی مستقل در یک فرهنگ جدید و یه محیط اینترنشنال با ملیت ها و فرهنگ های دیگه، آشنا شدن با انواع مختلفی از آدم ها با دیدگاه ها و نظرات متفاوت از جاهای مختلف دنیا و همین طور هندل کردن انواع مشکلات به تنهایی و … همه نگرش انسان رو به کل زندگی و مساعل تغییر و گسترش می ده و تجربه منخصر به فردیه.
۱۰.در نهایت مهم ترین چیزی که به تمام خوبی های بالا ارجحیت داره وجود یه جور احساس آرامش هست .
3. به نظرتون موقعیت اجتماعی ایرانیها در کشور مقصد چجوری هست؟ در کل رفتار مردم آن کشور با ایرانیها چطور هست؟
به نظر من خیلی بستگی داره به کشور هدف. بعضی کشورا مثل هلند یا آلمان خیلی پناهنده ایرانی دارن ولی نسبتا پناهنده های ایرانی دانمارک کمتر اند. نسبت به پناهنده ها مخصوصا از کشورهای مسلمان دید خوبی وجود نداره. و اکثرا ایرانی ها یا خیلی سال قبل اومدن و یا تحصیل کرده ان و از ایران برای کار اومدن. هستند ایرانی هایی که پیشرفت قابل توجهی داشتن و کسایی که همون چیزی که اول بودن موندن و پیشرفت خاصی نکردند.
رفتار مردم متغیر هست. ایرانی های موفق جایگاه خوبی دارن و اینجا من شنیدم که دانمارکیا خیلی حسودی می کنن وقتی یه خارجی آدم موفقی میشه یا پیشرفت می کنه. چون دوست دارن خارجیا تو سطوح پایین بمونن و اینا برتری داشته باشن به اونا.
ولی برای ماها که جدید هستیم من رفتارهای متفاوت دیدم. خیلی ها فکر می کنن که ماها پناهنده ایم اومدیم اویزون دولت اینها بشیم و مالیات هاشونو استفاده کنیم. خیلی ها فکر می کنن ما مثل مسلمان های پاکستان و عربستان خیلی بسته و سطح شعور و فکری پایینی داریم. در کل اون دید نژادپرستانه وجود داره. خیلی ها هم براشون جالبه که اومدیم به دنبال تجربه های جدید. اما در کل از یه حدی بیشتر قاطی و نزدیک نمیشنولی در کل ایرانی ها از وجه خوبی برخوردارند.
4. اگر بتونید زمان رو به عقب برگردونید، آیا باز هم همین تصمیم را برای رفتن میگرفتید یا نه؟
صد در صد
زندگی تو خارج اوایلش سختی داره ولی آرامشی که داره توی ایران به هیچ وجه وجود نداره. امکانات رفاه آزادی . آدم مجبور نیست برای ابتدایی ترین نیازهاش بجنگه. اینجا امید به آینده و پیشرفت هست. امکاناتش هم هست برای کسی که هدف دار باشه
5. خیلی از بچهها تافل امتحان میدن و میگن کاش آیتلتس امتحان میدادیم و یا بر عکس. شما با توجه به شرایط کشور مقصد چه امتحانی را به بچهها پیشنهاد میکنید؟
تعداد کشورهایی که در درجه اول امتحان آیلتس رو در نظر میگیرند بیشتره. امتحان آیلتس علاوه بر اینکه برای تحصیلی اقدام کردن به درد میخوره برای مهاجرت هم قابل استفاده هست
6. تو کشوری که در حال حاضر ساکن هستید، بچههای کدوم رشته شانس بیشتری برای پیدا کردن شغل بهتر دارند و یا اینکه در کشور مقصد شانس اقامت دائم هست یا نه؟ چون بعضی از بچهها رفتن و دکترا گرفتن و متاسفانه شانسی برای موندن در آن کشور پیدا نکردن. اگر بتونید توضیح کلی در این مورد هم بدید ممنون میشیم.
بچه های رشته های مهندسی و آی تی
شانس اقامت داءم هست ولی خیلی سخته. اینجا بعد از ۸ سال اقامت می دن و در عین حال خیلی هم قوانین رو عوض می کنن. ولی اگه کار خوب و ثابت پیدا کنید می تونید ویزای کاری بگیرید و بمونید.
دکترا گرفتن توی ایران کلاس داره ولی اینجا هر کسی دکترا نمی خونه مگر اینکه طرف بخواد در آینده کلا تو محیط آکادمیک دانشگاه کار کنه. اینجا کسی که دکترا داره و میخواد بیاد بیرون دانشگاه کارپیدا کنه اورکوآلیفای می شه و معمولا به مشکل میخورن چون به راحتی استخدامشون نمی کنن و من دیدم اینجا کسی که می گفت دکتری من مانعی شده بر سر کارپیدا کردنم. کلیمصاحبه رفته بود و گفته بودن اورکوالیفای هستی و رد کرده بودنش