تجربه آزمون تافل امیر حسین از زبان آموزان درخت جاويدان

تجربه آزمون تافل دانيال از زبان آموزان درخت جاويدان

مركز آزمون: GEMS
تاريخ آزمون: ٢٦ آذر ٩٦

 

آزمون من، در مرکز GEMS تهران بود. برخلاف چیزی که اکثراً توی تلگرام خواندم اثری از کارکنان بداخلاق و بی‌ادب ندیدم. تمام چیزی که دیدم کارکنانی کاملاً توجیه و کمک حال بودند.

نقطه‌ی ضعف مرکز اما کوچک بودن میز مانیتور است و برای یادداشت‌برداری لازم به جابجا کردن کیبورد است اما جز این به مشکلی از لحاظ تجهیزات و راحتی استفاده ازشون برنخوردم.

اول آزمون خیلی استرس داشتم و با وجود اینکه تقریباً تمام TPOها رو زده بودم و حتی یه آزمون آزمایشی هم در موسسه امیربهادر داده بودم همچنان منتظر یه اتفاق عجیب و غریب بودم.

سطح سوالات بالاتر از TPOهای آخر نبود هرچند لیسنینگ یواش یواش شروع به بدقلقی کرده و هی داشت سریع‌تر میشد. دو تا از سوالات جزو جزییاتی بود که به علت سرعت بالای گوینده موفق به نوشتنش نشده بودم و با حافظه بهش جواب دادم. نکته‌ی دیگه اینکه جواب‌ها هم کمی مفهومی‌تر شده‌اند… قبلاً اگه می‌پرسید دانشجو برای چی به دیدن فلانی رفته جوابش توی چند ثانیه اول مکالمه بود اما الآن وسط مکالمه و خیلی ظریف بهش اشاره میشه. یا مثلاً بطور کلی میپرسه منظور پرفسور از این موضوع چی بود و باید با درک کل مطلب بهش جواب بدی درحالی که دو تا جواب تقریباً مشابه هست که یه تفاوت کوچک دارند… الآن که دقت میکنم این بدقلقی نیست؛ رسماً سطحش از TPOهای اولیه بالاتره.

بخش لیسنینگ برام طولانی (لانگ) خورده بود که نسبت به ریدینگ خیلی مناسب‌تره چون واقعاً چشم‌هام بعد خواندن بادقت چهار تا متن کاسه‌ی خون میشن و اساساً بخاطر اینکه مدت طولانی است فیلم و آهنگ به زبان انگلیسی گوش میدم نقطه‌ی قوتم لیسنینگ هست.

من با همهمه‌‌ی محیط موقع جواب دادن به سوالات یک و دوی اسپیکینگ مشکل دارم چون مانع درست فکر کردنم توی اون پانزده ثانیه‌ی ارزشمند میشه.‌ اینکه تونستم زودتر از همه با حفظ تقریباً ده دقیقه زمان ریدینگ و لیسنینگ رو تموم کنم خیلی به کارم اومد. چون وقتی زمان استراحتم تموم شده بود و مهیای بخش اسپیکینگ بودم باقی بچه‌ها توی بریک بودند.

از سمتی دو روز قبل آزمون فقط داشتم این دو تا سوال رو تمرین می‌کردم. از فایل‌هایی که سوالات رو ردیف کرده و جواب هم داره استفاده کردم و قاعدتاً اگه زودتر شروع به تمرین می‌کردم جواب بهتری می‌گرفتم. اما امیرحسینی که سر جلسه داشت جواب می‌داد خیلی خیلی سریع‌تر از کسی بود که آقای هوشیار مدت‌ها باهاش سر و کله زد که اسپیکینگش پیشرفت کنه.

از توی همون فایل‌ها یه قالب (تمپلیت) هم برای جواب دادن به سوالات درآورده بودم که توش عبارات متصل کننده و مناسب هم بود. چیز شسته رفته و مناسبی شد.
توی جواب سوال سوم کمی لغزیدم اما خودم رو نباختم و سریع ادامه دادم… امیدوارم چندان به چشم مصحح نیاد.

سوال اول رایتینگ هم‌چنان تغییری نکرده…من بنا به توصیه‌ی آقای هوشیار یه قالب شخصی درست کرده بودم که ازش راضی هم هستم. باهاش کم کم میشه ۲۵۰ تا لغت، بدون تکرار کردن دوباره‌ی لغتی نوشت. البته دویست و هشتاد تا نوشتم که نه دقیقه هم وقت اضافه اومد و تونستم ارتباط جملات رو بهتر کنم و چندتا غلط املایی واضح رو اصلاح کنم.

سوال دوم هم موضوع سختی نبود و میشد سریع بهش جواب داد. مشکل عمده‌ی من سرعت تایپ به انگلیسی و ابداع مثال مرتبط بود. اما تمرین کافی باعث شد که بتونم ۳۸۰ تا لغت بنویسم. البته کسانی هستند که خیلی بیشتر و پربارتر از من می‌نویسند اما فکر کنم برای کسی که سه ماه وقت برای تافل داشت و در ضمن درگیر جی‌آرای و پایان‌نامه هم بود، بد نباشه.

من توی ده دقیقه‌ی اول دو پاراگراف بادی رو نوشتم و بعد در کمال تعجب دیدم هنوز بیست دقیقه مونده… سریعاً برای هرکدام از بخش‌ها یه مثال شخصی کاملاً تخیلی نوشتم تا جایی که مثال‌هام از بادی اولیه بزرگتر و پرمایه‌تر شدند.

بعد سراغ نوشتن مقدمه و نتیجه‌گیری رفتم و توی چند دقیقه‌ی نهایی تا تونستم پرداختش کردم.

چند تا توصیه‌ی کلی:
۱.یادگیری زبان انگلیسی ربطی به هوش نداره…درسته که اگه آدمی باهوش‌تر باشه سریع‌تر یاد میگیره اما برخلاف فیزیک کوانتوم همه می‌توانند بفهمنش…فقط باید زمان و انرژی خرجش کرد. با وقت و پشتکار میشه جواب خوب گرفت.

۲.من نمیگم کسی بره کلاس یا نره اما اگه مثل من تا وقتی چماق استاد بالاسرتون نیست سراغش نمی‌رید و به دقیقه نود موکول میشه حتماً کلاس برید.

۳. هیچوقت هیچوقت اشتباه من که تمام این کارها رو خواستم با هم انجام بدم مرتکب نشید. شدنی است اما به خون جگر…من تو ماه آخر هیچ تفریحی نداشتم و واقعاً خسته شدم….ممکن بود هر لحظه بیخیال بشم.

 

Leave A Reply